گلبرگ هجدهم
دخترم امروز وارد ماه هجدهم زندگیش شد.دخترک شیرین زبونی که این روزها صدای خنده اش شده شیرین ترین و ناب ترین لذت زندگی منو مهدی.بعضی وقتها به قدری صحبت میکنه که منو بابایی با تعجب فقط بهم نگاه میکنیم! دیانا خانم اماده رفتن به د در (خونه خاله فاطمه) دیشب شیر آب حموم خراب بود و یه آقایی اومد درست کنه.دیانا خانم داشت با محمد مهدی هندونه میخورد که یه دفعه دیدیم با دهان کثیف و هندونه ای رفت جلوی در حموم و از اونجایی که حمومو به آب بازی میشناسه شروع کرد با آقای تعمیر کار صحبت کردن:آقاااااا.....آب بادی.همه اول تعجب کردیم بعد از خنده منفجر شدیم که چقدر راحت و قشنگ حتی به یه غریبه هم حرفتو انتقال دادی.مامان فدات ج...
نویسنده :
مامان
8:16